معنای آیه
تفسیر
و برخي از مردم گويند: ما به خدا و روز رستاخيز ايمان آورده ايم، ولي ايمان ندارند.
اگر کسی در ظاهر و باطن دين را پذيرفته باشد «مؤمن» است، اگر کسی نه در ظاهر دين را بپذيرد و نه در باطن «کافر» است، اگر کسی تنها در ظاهر دين را بپذيرد و در باطن منکر دين باشد «منافق» است. عکس قسم سوّم نيز در حال تقيه ممکن است؛ يعنی کسی هر چند به دين معتقد باشد، ولی در ظاهر به عللی منکر آن باشد: «اِلّا مَن اُکرِهَ وَ قَلبُهُ مُطمَئِنٌ بِالايمانِ« (نحل 106). اين قسم در حقيقت جزء مؤمنانند؛ چنان که قسم سوّم (منافقان) در واقع از کفّارند.
اسلام در مدینه با گروهى رو به رو شد، كه نه فهم و درک ايمان آوردن داشتند و نه قدرت و جرأت مخالفت صريح با اسلام. اين گروه كه قرآن از آن ها به عنوان «منافقين» ياد مى كند و ما در فارسى آن ها را «دورو» يا «دو چهره» مى ناميم، براى اسلام و مسلمين خطر بزرگى بودند، قرآن نشانه هاى دقيقى از آنها برای مسلمانان برای تمام اعصار بيان مى كند افرادى همچون عبد الله ین اُبی در مدينه بودند كه داعيه رياست و رهبرى مردم داشتند، ولى چون با هجرت رسول خدا توده هاى مردم حتى خويشان خودشان به سرعت به پيامبر ص ايمان مى آورند، آنها بعد از مدتى مقاومت ديدند چاره اى جز مسلمان شوند، ظاهرا مسلمان شدند و در خفيه نقشه در هم شكستن اسلام را طرحريزى كنند.
3 ـ منافقين: چنان که ملاحظه شد، قرآن كريم در اينجا تنها چهار آيه در باره مؤمنين ذکر کرد و در باره ی کفّار دو آيه؛ ولي وقتي به منافقين مي رسد، سيزده آيه در مورد آن ها ذکر مي کند و سوره «منافقين» و ده ها آيه هم در مورد آن هاست؛ زيرا خطر منافقين براي اسلام و مسلمين از کفّار بيشتر است؛ چه کافر با انکار صريح اسلام، تکليف مسلمانان نسبت به او روشن است؛ ولي منافق با اظهار ايمان، مسلمانان را فريب مي دهد، تا ضربه کاري تري بر آن ها وارد کند؛ لذا هر وقت مسلمين با کفّار رو به رو بوده اند پيروز شده اند، ولي از منافقين شکست خورده اند؛ چنان که پيامبر (ص) بر ابوسفيان کافر پيروز شد؛ ولي ائمّه معصومين (ع) بر بني اميّه که همواره بر عقايد ابوسفيان بودند، ولي در زير نقاب اسلام، پيروز نشدند.
منافق اختصاص به اسلام ندارد، بلكه هر دين و هر حزبي علاوه بر دشمنان ظاهري يک سري دشمنان غيرظاهر نيز دارد، كه در اسلام از آن ها به «منافق» تعبير شده است.
موش صحرايي براي لانه اش سوراخ هاي متعدّدي به نام «نفق» درست مي کند، تا از هر جا با خطر مواجه شد از راه هاي ديگر بگريزد. از آنجا که آدم منافق هم دو رو دارد: يکي روي اصليش که کفر است؛ و ديگر روي دروغينش که اسلام است و در واقع ماسکي است، که براي شناخته نشدن به چهره زده، «منافق» يعني دورو ناميده شده است.
قرآن کريم فرموده: منافقين از کفّار بدترند: «اِنَّ المُنافِقينَ فِی الدَّرکِ الاَسفَلِ مِنَ النّارِ» (نساء 4/145) زیرا هر چند منافقان همانند کافران منکر دين و خدا هستند، به خاطر بهره مندی از احکام اسلام و جاسوسی برای کفّار در ظاهر مؤمنند و در باطن کافر.
اميرمؤمنان (ع) می فرمايد: «وَ لَقَد قالَ لِی رَسُولُ اللهِ(ص): اِنّی لااَخافُ عَلیٰ اُمّتی مُؤمِناً وَ لامُشرِکاً؛ اَمَّا المؤمِنُ فَيَمنَعُهُ اللهِ بِايمانِهِ، وَ اَمّا المُشرِکُ فَيَقمَعُهُ اللهُ بِشِرکِهِ؛ وَ لَکِنِّی اَخافُ اللهُ عَلَيکُم کُلُّ مُنافِقِ الجَنانِ، عالِمِ اللِّّسانِ، يَقولُ ماتَعرِفونَ وَ يَفعَلُ ماتَنکِرونَ: پيامبر اسلام (ص) به من فرمود: من بر امّت اسلام نه از مؤمن هراسی دارم و نه از مشرک، زيرا مؤمن را ايمانش باز داشته و مشرک را خداوند به خاطر شرکش او را نابود می سازد، من بر شما از منافقی می ترسم، که درونی دو چهره و زبانی عالمانه دارد، گفتارش دلپسند و رفتارش زشت و ناپسند است. (نهج البلاغه، نامه 2 (ع) )
و اميرمؤمنان (ع) در وصف منافقين می فرمايد: ای بندگان خدا، شما را به ترس از خدا سفارش می کنم و شما را از منافقان می ترسانم؛ زيرا آنها گمراه و گمراه کننده اند، خطاکارند و به خطاکاری تشويق کننده اند. به رنگ های گوناگون ظاهر می شوند، از ترفندهای گوناگون استفاده می کنند، برای شکستن شما از هر پناهگاهی استفاده می کنند و در هر کمينگاهی به شکار شما می نشينند، قلب هاشان بيمار و ظاهرشان آراسته است؛ در پنهانی راه می روند و از بيراهه ها حرکت می کنند؛ وصفشان دارو و گفتارشان درمان، امّا کردارشان دردی است بی درمان. بر رفاه و آسايش مردم حسد می ورزند و بر بلا و گرفتاری مردم می افزايند، و اميدواران را نااميد می کنند. آن ها در هر راهی کشته ای و در هر دلی راهی و بر هر اندوهی اشک ها می ريزند». (نهج البلاغه، خطبه 194)
هر کس به چيزی تظاهر کند، که در او نباشد «منافق» است. ولی در اسلام منافق کسی است، که خود را مؤمن به اسلام قلمداد می کند، ولی در واقع بدان ايمان ندارد. منافق کارهايش را از مردم پنهان می کند، که نه می توانند به او سودی رسانند و نه زيانی، ولی از خدایی که همه سود و زيان ها از اوست و چيزی هم فراموش نمی کند، پنهان نمی دارد.
پيامبر اکرم (ص) فرموده: «ثَلاثٌ مَن کُنَّ فيهِ کانَ مُنافِقاً وَ اِن صامَ وَ صَلّیٰ: مَن اِذا اِئتَمَنَ خانَ وَ اِذا حَدِثَ کَذِبَ وَ اذا وَعَدَ اَخلََفَ: هر که به امانت خيانت كند و در گفتار دروغ گويد و به وعده هايش عمل نكند، منافق است، هر چند اهل نماز و روزه باشد. (سفينة البحار، ماده نفق)
تفسیر گوهر - دکتر رحمت الله قاضیان
شبهات