معنای آیه
تفسیر
4 ـ ايمان به وحي: متّقين شناخت انسان را منحصر به حسّ و عقل نمی دانند، بلکه بدانچه بر تو [پيامبر اسلام(ص)] يعني قرآن كريم نازل شده و نيز ساير کتب آسماني همچون تورات، انجيل، زبور، صحف ابراهیم و غيره، ايمان دارند.
انسان در انتخاب راه، بدون راهنما راه به جايي نمی برد. تنها انبيا با منطق و معجزه و سيره عملى، او را به سعادت دنيا و آخرت راهنمايى می كنند.
ايمان به قرآن كريم و ساير کتاب هاي آسماني اين است كه انسان به آن ها به عنوان وحي الاهي ايمان داشته باشد، نه اين که همچون بسياري از دانشمندان غيرمسلمان آن ها را به عنوان کتاب هاي خوبي قبول داشته باشد.
از آنجا كه بعضي از کتاب هاي آسماني پيشين همچون تورات و انجيل تحريف شده اند، بعضي همچون صُحُف ابراهيم (ع) جز اسمي از آن ها نمانده و بعضي حتّیٰ اسمشان هم نمانده؛ از اين رو، ايمان به آن کتاب ها امروزه اين نيست که انسان بدان ها عمل کند، بلکه اجمالاً بايد قبول داشته باشد قبل از قرآن كريم هم وحي بوده است.
ايمان به وحي از آن جهت لازم است که حتّیٰ يک نفر هم ديده نشده که با عقل و ساير ادراكاتش برنامه کاملی براي سعادت بشر ارائه دهد.
ثانياً، همه پيامبران از جانب خداي يگانه در برهه اي از زمان و بر قوم خاصّي بسته به نيازشان برنامه خاصّي آورده اند؛ لذا اگر اختلافي جزئي در برنامه هايشان باشد يا از نظر اجمال و تفصيل است و يا از نظر نياز به مطلبی براي امّتي. بنابراين، متّقي نه فقط به تمام آنچه به نام وحي از جانب خدا فرستاده شده، ايمان دارد؛ همواره به آخرين وحي و در اين عصر به خاتم پيامبران يعني پيامبر اسلام (ص) ايمان داشته و به دستوراتش عمل مي کند.
5 ـ يقين به رستاخيز: و بالاخره متّقين به عالم آخرت يقين دارند. هرچند ايمان به آخرت از مصاديق ايمان به غيب است؛ ولی به خاطر نقش اساسی آن در سازندگی انسان جداگانه ذکر شده است. انسان متّقي، با ايمان به آخرت مي داند، که دنيا به منزله مزرعه و آموزشگاهي جهت کسب کمال براي زندگي در جهان دیگر است و در نتيجه خود را به خوردن و خوابيدن مشغول نمی دارد و حتّیٰ يقين به آخرت سبب مي شود، که شخص نه تنها از مشکلاتي که سر راه او به سوي کمال و قرب به خدا هستند، نهراسد، بلکه همچون کوه در برابرشان بايستد؛ چون مي داند همين مشکلات اند، که او را مي سازند و به خدا نزديک مي نمايند.
چنان که توحيد مبدأ هستی را روشن می کند، معاد فرجام هستی را روشن می سازد. عقيده به معاد برای بازداشتن انسان از بدی ها حتّیٰ از ايمان به مبدأ مؤثّرتر است.
متّقين يقين دارند، که انسان عبث آفريده نشده؛ بلکه آفرينش براى او خط سيرى تعيين كرده، كه با مرگ پايان نمى گيرد؛ وگرنه اين همه غوغا برای اين چند روز زندگی دنیا، بيهوده بود؛ بلکه شخص سليم الفطره يقين دارد، که خداوند حکيم در دنيای ديگر به حساب بندگانش می رسد و آن ها را بر طبق عدل پاداش و کيفر می دهد.
خشوع در برابر خدای تعالیٰ (نماز)، داشتن روحيّه ايثار و انفاق و تعاون و اميد به آينده روشن و پاداشهاى بزرگ الاهى، از آثار تقواست.
زندگی در اين جهان چون زندگی جنين در شکم است که هدف آفرينش نيست؛ بلکه يک دوره تکاملی برای زندگی در آخرت است؛ ولی تا انسان سالم و دور از مفاسد گناه و خلاف از دنيا نرود، در زندگی اخروی سعادتمند و خوشبخت نخواهد بود.
«استاد مطهّری» می فرمايد: «اعتقاد به جاودانگی از امتيازات مکتب الاهی است و چنين انديشه ای است که می تواند جهان را توجيه کند؛ زيرا لازمه مکتب های مادّی که به جاودانگی معتقد نيستند و انسان را همچون حبابی می دانند، که پس از ترکيدن هيچ و فانی می گردد، پوچی گرايي و بدبينی به هستی است». (آشنايی با قرآن)
يقين به آخرت غير از ايمان به آخرت است؛ زيرا بسياری به آخرت ايمان دارند، ولی با فراموشی آخرت اعمال منافی با ايمانشان انجام می دهند؛ ولی از آنجا که يقين با فراموشی نمی سازد؛ کسی که به آخرت يقين دارد، هرگز مرتکب گناه نمی شود.
تفسیر گوهر - دکتر رحمت الله قاضیان
شبهات