سوره تکاثر

سوره تکاثر ( 8 )

ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ



پخش قاری سوره شماره آیه
محمد صدیق منشاوی سوره تکاثر 8
عبدالباسط محمد عبدالصمد سوره تکاثر 8
محمود خلیل الحصری سوره تکاثر 8
پخش قاری شماره صفحه ردیف
مصطفی اسماعیل 600 1
محمد صدیق منشاوی 600 2
- - - - 3

معنای آیه

سپس در همان روز است که از نعمت [روی زمین‌] پرسیده خواهید شد


تفسیر

سپس در آن روز همه شما از نعمت هايي كه داشته ‏ايد بازخواست مي شويد، كه نعمت هايي را كه خدا به شما عنايت فرمود، در چه راهي به كار گرفتيد؟ از آن ها براي اطاعت خداوند استفاده كرديد يا در راه معصيت او؟

«نعيم» شامل همه مواهب مادّي ومعنوي چون علم و دين و ولايت است.

امام صادق (ع) فرمود:‌ اين امّت بازخواست مي شود از نعمت رسول الله و سپس از نعمت ائمّه ي اهل بيتش. (تفسير قمي)

در حديثي آمده: امام صادق (ع) به ابوحنيفه فرمود: نعيم به عقيده تو چيست؟‌ عرض كرد: غذاست و طعام و آب خنك. فرمود: اگر خدا بخواهد تو را روز قيامت در پيشگاهش نگه دارد، تا از هر لقمه اي كه خورده اي و هر جرعه ی آبي كه نوشيده اي از تو سؤال كند،‌ بايد بسيار در آنجا بايستي» عرض كرد: پس نعيم چيست؟ فرمود: ما اهل بيت هستيم‌، كه خدا به وجود ما به بندگانش نعمت داده و ميان آن ها بعد از اختلاف الفت بخشيده و دل هاي آنان را به وسيله ی ما به هم پيوند داده و برادرشان ساخته، بعد از آن كه دشمن يكديگر بودند و به وسيله ی‌ ما آن ها را به اسلام هدايت كرده. آري، نعيم همان پيامبر و خاندان اوست. (مجمع)

ابوحمزه گفته: با جماعتى نزد امام صادق (ع) بوديم، حضرت دستور داد طعام بياورند، طعامى آوردند كه در تمام عمرمان لذيذتر و خوشبوتر از آن نخورده بوديم، بعد خرمايى آوردند كه آن قدر شفاف و صاف و زيبا بود كه همه را به تماشا واداشت، مردى از حضار گفت: به زودى از اين نعيمى كه نزد پسر پيغمبر از آن متنعم شديد بازخواست مى‏ شويد، امام (ع) فرمود: خداى عز و جل كريم ‏تر و شأنش جليل‏ تر از آن است كه طعامى به بنده ‏اش بدهد و آن را براى شما حلال و گوارا بسازد، آن وقت بازخواست تان كند كه چرا خورديد؟ بلكه منظور از نعيم در آيه: «لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» تنها نعمت محمّد و آل محمّد (ع) است، كه به شما ارزانى داشته است». (فروع كافى، ج 6، ص 280، ح 5 و ح 3)

امام رضا (ع) فرمود: سؤال از آب و نان و... از مردم قبيح است،‌ تا چه رسد به خداوند؛ بنابراين،‌ مراد از سؤال از نعمت،‌ نعمت رهبري معصوم است. (عيون اخبارالرّضا‌ 2/129)

امام باقر (ع) فرمود: ايمان يك درجه از اسلام بالاتر است و تقوا يك درجه از ايمان بالاتر و يقين يك درجه برتر از تقواست؛ سپس افزود: «وَ لَم يُقسِم بَينَ النّاسِ شَى‏ءٌ اَقَلُّ مِنَ اليَقينِ: در ميان مردم چيزى كمتر از يقين تقسيم نشده است». راوى سؤال ‏كرد يقين چيست؟ ‏فرمود: اَلتَّوَكُّلُ عَلَى اللهِ، وَالتَّسليمُ لِلَّه، وَالرِّضا بِقَضاءِ اللهِ، وَالتَّفويضُ اِلَى اللهِ: حقيقت يقين توكّل بر خدا و تسليم در برابر ذات پاك او و رضا به قضاى الاهى و واگذارى تمام كارهاى خود به خداست.» (بحار 70 / 138 حديث 4)

در حديثى آمده: خدمت پيامبر اكرم (ص) عرض كردند: شنيده‏ ايم عيسىٰ روی آب راه مى‏ رفت؟! فرمود: اگر يقينش از آن محكم تر بود بر هوا راه مى‏ رفت». (الميزان)

امام صادق (ع)‏ فرمود: «ما مِن رَجُلٍ تَكبُرُ اَو تَجبُرُ اِلّا لِذِلَّةٍ وَجَدَها فى نَفسِهِ: هيچ كس تكبّر و فخرفروشى نمى‏ كند، مگر به خاطر ذلتى كه در خود مى‏ يابد». (اصول كافى، جلد 2 صفحه 236 باب الكبر حديث 17)

و امام باقر ع فرمود: «ثَلاثَةٌ مِن عَمَلِ الجاهِلِيَّةِ: اَلفَخرُ بِالاَنسابِ وَالطَّعنُ فى الاَحسابِ وَالاِستِسقاءِ بالاَنواءِ: سه چيز است كه از عمل جاهليت است: تفاخر به نسب، طعن در شخصيت و شرف خانوادگى افراد و طلبيدن باران به وسيله ستارگان». (بحار الانوار، جلد 73 صفحه 291)

امام على (ع) فرمود: «اَهلَكَ النّاس اِثنانِ: خَوفُ الفَقرِ وَ طَلَبُ الفَخرِ: دو چيز مردم را هلاك كرده: ترس از فقر (كه انسان را وادار به جمع مال از هر طريق و با هر وسيله مى‏ كند) و تفاخر» (بحار، جلد 73 صفحه 290 ح 12)

پيامبر اكرم (ص) فرمود: «اَلتَّكاثُرُ (فى) الاَموالِ جَمعُها مِن غَيرِ حَقِّها وَ مَنعُها مِن حَقِّها و شَدُّها فى الاَوعِيَةِ: تكاثر جمع اموال از طرق نامشروع، خوددارى از اداى حق آن و بستن آنها در صندوق ها است». (نورالثقلين)

و پيامبر اكرم (ص) در تفسير «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ» فرمود: يَقولُ اِبنُ آدَم مالى مالى، وَ ما لَكَ مِن مالِكَ اِلّا ما اَكَلتَ فَافنَيتَ اَو لَبِستَ فَابلَيتَ اَو تَصَدَّقتَ فَاَمضَيتَ: انسان مى ‏گويد: مال من، مال من! در حالى كه مال تو تنها همان غذايى است كه مى ‏خورى و لباسى كه مى ‏پوشى و صدقاتى كه در راه خدا انفاق مى‏ كنى». (مجمع)

تفسیر گوهر - تالیف دکتر رحمت الله قاضیان



شبهات